نــامه‌ای برای دُخـترِ آینده‌ام!

ساخت وبلاگ

شاهرود, شناسی,

تنها وبسایت گردشگری شهرستان شاهرود,
نــامه‌ای برای دُخـترِ آینده‌ام!...
ما را در سایت نــامه‌ای برای دُخـترِ آینده‌ام! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eantic-life-nilyc بازدید : 28 تاريخ : جمعه 16 آذر 1397 ساعت: 18:56

بار دیگر به تصویر بالا نگاه، و خودتان را در هفتاد، هشتاد سال پیش تصور کنید. دنیای آن زمان با حالا چقدر فرق کرده است؟ اگر الان به شما بگویند که برای داشتن رادیو, باید مجوز, بگیرید، چه واکنشی نشان می دهید؟


نــامه‌ای برای دُخـترِ آینده‌ام!...
ما را در سایت نــامه‌ای برای دُخـترِ آینده‌ام! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eantic-life-nilyc بازدید : 22 تاريخ : جمعه 16 آذر 1397 ساعت: 18:56

به نظر شما با توجه به اوضاع کنونی فناوری، آینده,ٔ دنیا چگونه خواهد بود؟ پیشرفت هترین رسانه ای که بشر در آینده, خواهد ساخت چه می تواند باشد؟ یک نمونه از تغییرات در پایین صفحه ارائه شده است. شما نیز پیش بین یهای خود را بنویسید.

نــامه‌ای برای دُخـترِ آینده‌ام!...
ما را در سایت نــامه‌ای برای دُخـترِ آینده‌ام! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eantic-life-nilyc بازدید : 51 تاريخ : جمعه 16 آذر 1397 ساعت: 18:56

برای تحلیل آینده، شناخت حال ضروری است. مثلا یکی از فناوری های روز سامانه ای به نام آرفید, (RFID) است که برای بازشناسی چیزها به کار می رود. در این فناوری نوین، ریز تراشه, هایی به شکل برچسب یا پوشینه کوچ نــامه‌ای برای دُخـترِ آینده‌ام!...ادامه مطلب
ما را در سایت نــامه‌ای برای دُخـترِ آینده‌ام! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eantic-life-nilyc بازدید : 47 تاريخ : جمعه 16 آذر 1397 ساعت: 18:56

کلا در مورد کم غذا بودنم زیاد با کسی حرف نمی‌زنم. اعتقاد دارم دردی ازم دوا نمی‌کنه. ولی گاهی مجبور می‌شم ازش بگم...برای کی؟! برای خانوم دکتر و مادرم. که در اینجا به بحثِ مادر می‌پردازیم... مامانو نشوندم و خودمم روبه‌روش نشستم. وقت رو تلف نکردم و زود حرفامو زدم: «مامان می‌دونی چیه؟! من موقع ناهار خیلی احساس گشنگی می‌کنم اما وقتی پای سفره می‌شینم زود سیر می‌شم. سیر شدن به معنای واقعی‌ها...یعنی اگه نــامه‌ای برای دُخـترِ آینده‌ام!...ادامه مطلب
ما را در سایت نــامه‌ای برای دُخـترِ آینده‌ام! دنبال می کنید

برچسب : غذایی,دیکتاتوری, نویسنده : eantic-life-nilyc بازدید : 33 تاريخ : سه شنبه 14 شهريور 1396 ساعت: 17:24

در یک روزِ کاملا عادی که گنجیشکا از گرما عَر عَر می‌کردن، بلند شدم تا برم آشپزخونه و یه لیوان آب بخورم‌. در طولِ راه فکرم منحرف می‌شه به چیزای مختلف. - فلان حرفِ فلان کَس - وب - رمان - پس انداز - فاطیما کیمیا مهسا سپیده فاطمه  - کلیپ رقص - نبودِ پدر و خرید مدرسه و تحویلِ کتاب و سرویس وَ... - ظرف شستن! :| تمام مواردِ بالا یه آن به ذهنم خطور می‌کنه و ذهنم رو مشغول می‌کنه. یهو یادم می‌آد که "بابا! م نــامه‌ای برای دُخـترِ آینده‌ام!...ادامه مطلب
ما را در سایت نــامه‌ای برای دُخـترِ آینده‌ام! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eantic-life-nilyc بازدید : 45 تاريخ : سه شنبه 14 شهريور 1396 ساعت: 17:24